کاش میشد که شما نیز خبردار شوید
لحظهای از من و از دردِ کهنسال دلم
از سرم آب گذشته است مهم نیست اگر
غم دنیای شما نیز شود مالِ دلم
عاشق ِ نان و زمین نیستم این را حتماً
بنویسید به دفترچهی اعمال دلم
آه! یک عالمه حرف است که باید بزنم
ولی انگار زبانم شده پامال دلم
مردم شهر! خدا حافظتان من رفتم
کسی از کوچهی غم آمده دنبال دلم
برچسب : نویسنده : eyarehdabestanieman7 بازدید : 114 تاريخ : دوشنبه 22 آبان 1396 ساعت: 12:51
برچسب : نویسنده : eyarehdabestanieman7 بازدید : 150 تاريخ : سه شنبه 16 آبان 1396 ساعت: 14:11
برچسب : نویسنده : eyarehdabestanieman7 بازدید : 260 تاريخ : شنبه 13 آبان 1396 ساعت: 3:21
گفتم ای دل، نروی؟خار شوی، زار شوی
بر سرِ آن دار شوی بی بَر و بی بار شوی
نکند دام نهد؟خام شوی، رام شوی؟
نپَری جلد شوی،بی پر و بی بال شوی؟
نکند جام دهد؟کام دهد، ازلب خود وام دهد؟
در برت ساز زند، رقص کند،کافر و بی عار شوی؟
نکند مست شوی؟فارغ از این هست شوی؟
بعد آن کور شوی،کر شوی، شاعر و بیمار شوی؟
نکُنَد دل نکَنی،دل بکَنَد،بهرِ تو دِل دِل نَکُنَد؟
برود در بر یار دگری،صبح که بیدار شوی؟؟!
برچسب : نویسنده : eyarehdabestanieman7 بازدید : 228 تاريخ : شنبه 13 آبان 1396 ساعت: 3:21
برچسب : نویسنده : eyarehdabestanieman7 بازدید : 218 تاريخ : شنبه 13 آبان 1396 ساعت: 3:21